از آن زمان ۱۱ سال گذشته و در این مدت، میازاکی و تیم دوست داشتنی فرامسافتور بازیهای فوقالعادهای ساختهاند. به همین دلیل سونی تصمیم گرفت تا Demon’s Souls را به صورت کامل بازسازی کند و از اینرو، استودیوی Blue Point را برای انجام این کار انتخاب کرد. نسخه بازسازی دیمنز سولز فقط برای پلیاستیشن ۵ عرضه شده و برنامهای برای سخت افزار نسل هشتمی سونی وجود ندارد.
داستان این بازی، مانند اکثر ساختههای میازاکی به قدرت طلبی پادشاهان اشاره دارد. سرزمین بالتاریا سالهاست که درگیر یک مه مرموز شده و موجودات شیطانی با تسخیر روح انسانها، زندگی را برای آنها حرام کردهاند. اینجاست که قهرمان بینام و نشان داستان، وارد داستان شده و تصمیم میگیرد تا اسرار این سرزمین را کشف کند و به ظلم بیپایان شیاطین خاتمه دهد.
اگر با روایت در بازیهای میازاکی آشنا نیستید، همینجا خیالتان را راحت کنم که در این عنوان، خبری از کاتسینهای پیچیده و سینماتیک نیست و تمام بار داستانی را آیتمهایی به دوش میکشند که از روی زمین برمیدارید. در واقع توضیحات روی هر آیتم و ارتباط آن با دیگر آیتمها، بسیاری از رازهای داستان را برایتان بر ملا میکند و باعث میشود تا کمی نگرش شما نسبت به Narrative تغییر کند. بازیکن در طول بازی به پنج دنیای مختلف سفر میکند و وظیفه دارد که شیاطین اصلی هرکدام از این دنیاها را از بین ببرد. هر دنیا داستان مخصوص به خود را دارد اما در نهایت همهچیز در خدمت مسیر اصلی یعنی سرزمین بالتاریا حرکت میکند و پیوستگی روایت حفظ میشود.
اگر تا به حال این عنوان را تجربه نکرده و در عوض، سراغ سهگانه Dark Souls رفته باشید، متوجه خواهید شد که بسیاری از ایدههای میازاکی از Demon’s Souls آمدهاند. به عنوان مثال باسفایت Storm King کوچکترین تفاوتی با Yhorm the Giant ندارد و شیوه مبارزه و حتی اسم سلاحی که باید از طریق آن باسفایت را از بین ببرید، کاملا مشابه یکدیگرند. نمونهی دیگر Old Monk است که اگر آنلاین باشید، متوجه شباهتهای او به باسفایت Looking Glass Knight خواهید شد. تنها تفاوت بزرگ میان دیمنز سولز و دارک سولز به گستردگی دنیاهایشان بازمیگردد؛ جایی که به واسطه هزینههای بیشتر میتوان فهمید که چقدر دارک سولز بزرگتر است اما نخستین ساخته مهم میازاکی تا چه اندازه خلاقانه و ساختارشکن بوده.
وقتی از بازسازی یک بازی حرف میزنیم، به طور قطع جلوههای بصری نقش بسیار پررنگی برای جذب کردن مخاطب ایفا میکنند. این مورد در ظاهر، بزرگترین پیشرفت Demon’s Souls سال ۲۰۲۰ محسوب میشود زیرا گرافیک، اولین ویژگی برای به دام انداختن بازیکن خواهد بود. استودیوی Blue Point برای یک عنوان که هنگام عرضه کنسول منتشر میشود، شاهکار کرده و اثری تحویل داده که باید آن را یک محصول درخور برای نسل بعد توصیف کرد. کیفیت بافتها در نسخه بازسازی استثنایی بوده و به قدری بازیکن را در اتمسفر تاریک و ترسناک بازی غرق میکند که یادش میرود تصویر مقابلش، فقط یک بازی ویدیویی است. در واقع Blue Point با آگاهی از آنچه مخاطبان در طول این ۱۱ سال مشاهده کردهاند، سعی کرده تا نه تنها به فضای اصلی وفادار بماند، بلکه آن را بیش از پیش به ساختههای چند وقت اخیر میازاکی نزدیکتر کند. همین موضوع سبب شده تا محیطها در عین آشنا بودن برای مخاطب قدیمی، جذابیتهای خودش را حفظ کرده و حتی گاهی اوقات، بازیکن را شگفتزده کند.
به عنوان نمونه کافیست تا وارد دنیای چهارم شوید و همان ابتدا مشاهده کنید که رعد و برق به درختی برخورد کرده و آن را به آتش میکشد؛ موردی که در نسخه کلاسیک وجود نداشت. مثالها بسیارند و به طور قطع، مشاهده Demon’s Souls برا کاربری که سالها قبل، آن را تجربه کرده، جذابیت دوچندانی خواهد داشت.
تیم سازنده تنها به بخش گرافیک اکتفا نکرده و با تنظیم دوباره موسیقی و اجرای آن در یک کلیسای کاملا آکوستیک شده، روح تازهای به بخش صدا بخشیده است. حالا موسیقیهای حماسی شونسوکه کیدا در قالب و فرمی جدید گوش شما را نوازش میکنند و ترشح آدرنالین در خون شما را به حداکثر میرسانند. باید در نظر داشت که به جز منطقه نکسوس (هاب بازی) و باسفایتها، موسیقی در هیچ نقطه دیگری شنیده نمیشود؛ موضوعی که به امضای میازاکی و عناوین سولز لایک بدل شده است.
از بخش موسیقی که عبور کنیم، به افکت ضربات میرسیم که دست کمی از شاهکار ندارند. برای اولین بار در طول این مجموعه میتوانید صدای واقعی برخورد ضربه سلاحها به سپر و… را به درستی درک کنید. برای درک گفتههای بالا کافی است تا با سلاح Dragon Bone Smasher به دشمن خود ضربه بزنید تا متوجه شوید که تیم طراحی صدا، چه عملکرد درخشانی از خود بر جای گذاشتهاند.
در مورد گیمپلی میتوان مدتها صحبت کرد و از پیشرفتهای شگفتانگیز نسخه بازسازی Demon’s Souls نوشت. تغییرات ایجاد شده در روند گیمپلی بسیار زیاد بوده به شکلی که دیگر خبری از مبارزات تاریخ مصرف گذشته نیست. حالا زمان اجرای بکاستب و حتی کانتر اتک به مراتب دقیقتر شده و این موضوع با توجه به انیمیشن انحصاری و متفاوت هر سلاح نسبت به دیگری، جذابتر به نظر میرسد. از سوی دیگر، بکاستبهایی هستند که به صورت یک دست یا دوست اجرا میکنید؛ این ضربهها بسته به اینکه در چه حالتی اجرا شوند، میزان آسیب متفاوتی دارند.
خوشبختانه ظاهر آیتمها تفاوت زیادی با گذشته داشته و قرار نیست تا با شکلهای بیربط و زشت روبرو شوید. تغییرات ظاهری به شدت به کارتان میآید زیرا هر آیتم، هویت به خصوصی گرفته و کمتر پیش میآید که با نمونههای مشابه مواجه شوید. با این حال هنوز هم جدا بودن Equip Burden و Item Burden اذیت کننده است و میتواند گاهی اوقات اعصاب شما را به هم بریزد. مورد اول هنوز هم در دارک سولز وجود دارد و همه به آن عادت کردهاند. شخصیت اصلی با توجه به میزان تجهیزاتی که به همراه دارد، سنگین میشود و توانایی حرکت او، وابسته به میزان تجهیزات و وزن آنهاست. اگر سنگین باشید، اصطلاحا Fat Roll خواهید شد و واکنشهای کندتری خواهید داشت که این مورد در دارک سولز باید میزان سنگینی شما زیر ۷۰٪ باشد اما در دیمنز سولز این رقم به ۵۰٪ میرسد. بحث Item Burden همان نقطه اعصاب خرد کن بازی است؛ جایی که میزان آیتمهایی که با خود حمل میکنید، بسیار محدود است و اگر بیش از اندازه نیاز داشته باشید، باید آنها را به صندوق یا همان Storage بفرستید. خوشبختانه به کمک سیستم لودینگ بسیار سریع و چند ثانیهای بازی، این مشکل چندان به چشم نمیآید اما ای کاش سازندگان آن را اصلاح میکردند. در مورد سیستم Tendency هم که پیچیدهترین ویژگی Demon’s Souls محسوب میشود، باید مطلب جداگانهای نوشت که پرداختن به آن در نقد و بررسی نمیگنجد.
در انتها باید گفت که آخرین ساخته استودیوی Blue Point اثری بینظیر و تقریبا بدون ایراد است که انجام آن را به تمامی طرفداران میازاکی و سری سولز پیشنهاد میدهمd. سازندگان اثری به معنای واقعی کلمه «نسل بعدی» خلق کردهاند که تا مدتها بنچمارک پلیاستیشن ۵ باقی خواهد ماند.
نقد و بررسیها
حذف فیلترهاهنوز بررسیای ثبت نشده است.